▂▃▄▅▆▇█▓▒░ بـــغض عـشقـــــ ░▒▓█▇▆▅▄▃▂

تنهايي يعني وقتي‌ پرستار گفت : همراه بيمار … ولي کسي‌ نبود جواب بده !
آهسته گفتم : ببخشيد کسي‌ همراه من نيست …
من تنهـــــــــــام …

 


بايد خيانت كني تا ديوونه ات باشن ؛


بايد دروغ بگي تا هميشه تو فكرت باشن ؛


بايد هي رنگ عوض كني تا دوسِت داشته باشن ؛


اگه ساده اي ، اگه باوفايي ، اگه يک رنگي ؛


بدون که هميشه تنهايي

 

 

فرقي نميکنه دور و برت چقدر شلوغ باشه وقتي از درون تنهايي...

 

 

تمام جهنم در يک کلمه وجود دارد : “تنهايي
خدايا هيچ تنهايي رو اونقدر تنها نکن که به هر بي لياقتي بگه عشقم

 

 


بعضي دوستيا شوخي شوخي ميان و جاگير ميشن توي دلت !
تبديل به يه عشق عميق ميشن …
ته نشين ميشن توي قلبت …
ولي يه روز خيلي راحت تو سکوت ميرن !
اونجا باورش سخته ، اونوقته که بايد بلد باشي چطور با يه خاطره کنار بياي

 

+نوشته شده در پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:,ساعت22:46توسط ärëżö | |

 چاپلین به دخترش نوشت:

تا وقتی قلب عریان کسی را ندیدی بدنت را عریان نکن.

هرگز چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمیفهمد گریان مکن.

قلبت را خالی نگه دار و اگر روزی خواستی کسی را در قلبت جای دهی سعی کن فقط یک نفر باشد.

و به او بگو : تو را کمتر از خدا و بیشتر از خودم دوست دارم . زیرا به خدا اعتقاد و به تو نیاز دارم.

+نوشته شده در 19 شهريور 1392برچسب:,ساعت11:2توسط | |

خدایا هرگز کسی را به انچه

قسمتش نیست عادت مده

خدایــــــــــــــــــــــــــــــــا...!

قدری احساسم را به او میدادی

که با بی احساسی تمام

تنهایم گذاشت...!

 

 

خدایا . . .

خواستم بگویم تنهایم اما نگاه خندانت

مرا شرمگین کرد چه کسی بهتر از تو

 

 

 

خدایا! از هیچ دشمنی نمی هراسم،

چون تو در کنارمی،

آنجا که تو هستی اشکها سوزنده نیستند،

مرگ هم تلخ نیست اگر با من بمانی همیشه پیروزم

+نوشته شده در دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:,ساعت20:17توسط ärëżö | |

هردومون خیانت کردیم...!

من شب ها با گریه میخوابیدم!

ولی تـــــــــــــو...

با غـــــــــــــریبه...

 

 

 

 

بیایید به یکدیگردروغ نگوییم...

آدم هست...

باور میکند...

دل میبندد...

 

بهم میگفت با دنیا عوضم نمیکنه!

راس میگفت با دنیا نه

با یکی دیگه

عوضم کرد...

 

 

 

من می بافم...اونیز میبافد...

من برای اوکلاه تا سرش را گرم کنم!

او برای من دروغ تا دلم را گرم کند!

 

 فرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب

به چهره رفیق درامدی. نفرین بر آن مرامی

که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد

نمیبخشمت...

 


 

دنیای عجیبی شده است...!

برای دروغ هایمان خدارا قسم میخوریم...

و به حرف راست که میرسیم...

می شود جونه تو...!

 

+نوشته شده در دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:,ساعت19:52توسط ärëżö | |

به تاوان دلم که شکسته شد دلهارا میشکنم!

گناهش پایه دلی که دلم را شکست...

 


 

خـــــــــدایا...خیلی ها دلمو شکستن

شب بیا باهم بریم سراغشون

من نشونت میدم

تو

ببخششون...!

 

 

قرار نیس منم دل یکی دیگه رو بشکنم وبسوزونم...

برعکس اونو انقد خوشبخت میکنم

که به هر روزی

که جای اون نیسی

لعنت بفرسی عزیزم

 


 

خوشحالی که دلمو شکستی؟؟؟؟

بدان ای نازنین آنچه شکستی

تصور زیبای خودت بود

که در دلم

ســــــــاخته بودی...!

 

مطمئن باش!برو...ضربه ات کاری بود!

دل من سخت شکست...

و چه زیبا به من و سادگیم خندیدی

به من وعشقی پاک...

وبه این قلب یتیم که خیالم

میگفت تا ابد مال تو بود...

تو بروتا راحت تر تکه های دل

خود را ارام سر هم بندزنم.

 

+نوشته شده در دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:ئ,ساعت19:24توسط ärëżö | |

امروز انگار کسی آمد

و هوای دلتنگی ات را هی در آسمان اتاقم پاشید

 


 

یاد تو حس قشنگی است که در دل دارم

چه تو باشی چه نباشی از سر دلتنگی

 نگهش می دارم

 

دلتنگم برای کسی که

 مدت هاست

بی آن که باشد

 هــر لحــظه

 زنــدگی اش کــرده ام

 

 

دلتنگم

شاید برای تو

یا شاید برای دیروز هایی که با تو بودم

 

+نوشته شده در پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:,ساعت22:58توسط ärëżö | |


برف آمد و پاییز فراموشت شد

آن گریه ی یک ریز فراموشت شد

انگار نه انگار که با هم بودیم

چه زود همه چیز فراموشت شد !

 

 


این روز ها یکدیگر را چه خوب فراموش می کنیم

همه ی کارهایمان به این خوبی بود

 چه خوب بود

 

 

خاموشی بهانه است

مشترک مورِد نظر فراموشت کرده است !

 


عادت می کنم

به داشتن چیزی و سپس نداشتنش

به بودن کسی و سپس به نبودنش

تنها عادت می کنم

اما فراموش نه !

 

+نوشته شده در پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:,ساعت22:53توسط ärëżö | |

به تو عادت دارم

مثل پروانه به آتش ، مثل عابد به عبادت

و تو هر لحظه که از من دوری ، من به ویرانگری فاصله می اندیشم

در کتاب احساس ، واژه فاصله یک فاجعه معنا شده است

تو توانایی آن را داری که به این فاجعه پایان بخشی

 

 


تو و فاصله با هم یکی شدید

من و پاهام به رسیدن نا امید

کاش می شد می رسیدم تا می دیدم

تو و فاصله به هم چیا می گید ؟

 


نفسم

تو در شمالی و من در جنوب

کاش دستی نقشه را از میانه تا کند
 


این روزها سنگین و نحس اند

چه کنم ؟

لحظات هم بهانه ات می گیرند

رفتی و ردپایت در پس کوچه های قلبم باقی مانده است

 

+نوشته شده در پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:,ساعت22:49توسط ärëżö | |

اینقدر خودت رو نگیر  !

اینقدر با تکبر و غرور با آدم حرف نزن !

وقتی کسی به تو ابراز علاقه کرد

فکر نکن که فوق العاده ای !

شاید اون کم توقعه

 

 


گرچــه ای دوســــت غرور دلــــــت احســــاس مـــرا درک نکـــرد

آفریــــن برغـــم عشــــقـــت کــه مرا ترکـــ نکرد

 

 

دلم را پیش خود پابند کردی

ولی گفتی تو یک دنیای دردی

غرورم را شکستی بی تفاوت

برو فکر کن همیشه خیلی مردی

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:,ساعت22:46توسط ärëżö | |

این روزها…

من خداى سکــــــوت شده ام

خفــقان گرفته ام تا آرامــش اهالى دنــیا خـط خـطى نشود…

 

 

 

 

دلم کار دست است

خودم بافتمش

تارش از سکوت

پودش از تنهایی

همین است که خریدار ندارد…

 

 

 

همیشه سکوت نشانه ی رضایت نیست

گاهی سکوت می کنم تا بفهمی چه بی صدا باختی

 

این روزها حرفی برا گفتن جز سکوت ندارم

اما اشک های زیادی برای ریختن دارم

+نوشته شده در پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:,ساعت22:27توسط ärëżö | |

بگذار بگویند خسیسم

 من دوستت دارم هایم

را الکی خرج نمیکنم

جز برای مهربانی خودت
 

 

 
مهم نیست کجایی مهم اینکه هر جا هستی دوست دارم

مهم نیست تا ابد با هم نباشیم مهم اینکه تا ابد دوست دارم

مهم نیست قسمت چیه مهم اینکه قسمت شد دوست داشته باشم

 

دوستت دارم عزیزم خیلی زیاد

خیلی ها میگن اگه به معشوقت

 زیاد بگی دوستت دارم اون زود تو را از یاد می بره

 و به کس دیگری عشق می ورزد

ولی من به تو اطمینان دارم

پس دوستت دارم

 

 

 

زیباترین غروب: غروب عاشقان

زیباترین سنگ: دل یار

زیباترین مایع: اشک

زیباترین ناله: آه

زیباترین دف: قلب تو

زیباترین کلام :دوستت دارم . . .

+نوشته شده در سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:,ساعت19:56توسط ärëżö | |